اله ناز

براي لمس يه بوسه....................... دوتا دستات و دارم

اي كه داشتن تو رويا ......................همينو آرزو دارم

پر دردم ، پر زخمم......................... پر خاطرات تلخم

با همه زخم و دردم................... دلخوشم من تورو دارم

من تو رو دارم، من تو رو دارم ، من تو رو دارم

لمس يه بوسه ، اون دوتا چشمات ، من تو رو دارم

تنها دلخوشيم فقط تويي ...فقط تويي

اومدي معني زنده بودن و زندگي كردن و يادم دادي ، اومدي و با اومدنت دنيام رنگي شد واسه بار اول اين جمله رو لبام نشست "دوست دارم" ، آره ، تويي كه ديدنت شادم مي كنه ، تويي كه تنها دلخوشيم توي اين دنيايي . از ديدن چشمات سير نمي شم هميشه دوست داشتم وقتي باهات صحبت مي كنم تا ابد وقت داشتم كه باايستم و به چشماي نازت نگاه كنم ، به چشمايي كه زيبايي هاي دنيا در برابرش واسم هيچه ، اما افسوس كه لحظه هاي شاد با تو به سرعت باد و لحظه هاي بي تو به كندي مي گذرند . اما نه تو هميشه با مني حتي اگه كنارم نباشي هر لحظه فقط تويي كه تو رويام باهات مي خندم ، راه ميرم و اشك مي ريزم ولي اي كاش اينا فقط يه رويا نبود هر چند ، كه من با خيالتم خوشم و اينقدر با روياهات زنده مي مونم تا بالاخره يه روز يا بميرم يا... اما اگه يه روز بري ديگه من به چه اميدي زنده باشم؟ ديگه واسه خاطر ديدن كي چشام و باز كنم؟ ديگه بهونم واسه نفس كشيدن چيه؟

مي دوني چرا ؟ آخه تو الهه ناز مني

بهونه بودن من

چه خوبه با تو زندگي

قسمت تو سفر شد و قسمت من آوارگي

بهونه بودن من

با رفتنت چيكار كنم

به جاي خوندن به خدا فقط بايد دعا كنم