وقتی خدا تن آفرید
از برگ گل زن آفرید
posted by lvlohamad @ 3:42 PM
aval...
مادروقتيکه من بزرگ شدم، شايدمعمار شومآنگاه تمامي جهان را همچون بامي بر فراز دستان توستون خواهم کردوقتيکه من بزرگ شدم، شايدپزشک شومآنگاه با عطر تو نوشدارويي خواهم ساخت بر تمام دردهاي جهان و آنگاه به سلامتي شان با لب هاي تو بر گونه هاي شادي تمام کودکان جهان بوسه خواهم زدوقتيکه من بزرگ شدم، شايديک روز با چتر گيسوان تو از آسمان آرزوهايت پروازي کنم بر آستان زمين زميني که پاي تو آنرا نگه داشته است و آنگاه خواهم دويد تا مرزهاي درونت و در پنهانترين گوشه هاي جنگل سبز آغوش تو پنهان خواهم شداکنون را که نام نهادي فصل کاشت فردا که من بزرگ شدمدر زمان برداشتمادرم، به تو قول مي دهممن تو را دوست خواهم داشت
(مادرم و پدرم ) مادرم شبنم گلبرگ حيات پدرم عطر گل ياس بقاست مادرم وسعت درياي گذشت پدرم ساحل زيباي لقاست مادرم آئينه حجب و حيا پدرم جلوه ايمان و رضاست مادرم سنگ صبور دل ما پدرم در همه حال کارگشاست مادرم شهر اميداست و هنر پدرم حاکم پيمان و وفاست مادرم باغ خزان ديده دهر پدرم برسرما مرغ هماست مادرم موي سپيد کرده زحزن پدرم نقش همه خاطره هاست مادرم کوه وقار است و کمال پدرم چشمه جوشان عطاست
This comment has been removed by a blog administrator.
Post a Comment
<< Home
View my complete profile
4 Comments:
aval...
مادر
وقتيکه من بزرگ شدم، شايدمعمار شوم
آنگاه تمامي جهان را همچون بامي بر فراز دستان توستون خواهم کرد
وقتيکه من بزرگ شدم، شايدپزشک شوم
آنگاه با عطر تو نوشدارويي خواهم ساخت بر تمام دردهاي جهان و آنگاه به سلامتي شان با لب هاي تو بر گونه هاي شادي تمام کودکان جهان بوسه خواهم زد
وقتيکه من بزرگ شدم، شايديک روز با چتر گيسوان تو از آسمان آرزوهايت پروازي کنم بر آستان زمين زميني که پاي تو آنرا نگه داشته است و
آنگاه خواهم دويد تا مرزهاي درونت و در پنهانترين گوشه هاي جنگل سبز آغوش تو پنهان خواهم شد
اکنون را که نام نهادي فصل کاشت
فردا که من بزرگ شدم
در زمان برداشت
مادرم، به تو قول مي دهم
من تو را دوست خواهم داشت
(مادرم و پدرم )
مادرم شبنم گلبرگ حيات
پدرم عطر گل ياس بقاست
مادرم وسعت درياي گذشت
پدرم ساحل زيباي لقاست
مادرم آئينه حجب و حيا
پدرم جلوه ايمان و رضاست
مادرم سنگ صبور دل ما
پدرم در همه حال کارگشاست
مادرم شهر اميداست و هنر
پدرم حاکم پيمان و وفاست
مادرم باغ خزان ديده دهر
پدرم برسرما مرغ هماست
مادرم موي سپيد کرده زحزن
پدرم نقش همه خاطره هاست
مادرم کوه وقار است و کمال
پدرم چشمه جوشان عطاست
This comment has been removed by a blog administrator.
Post a Comment
<< Home